loading...
معرفت لاله ها

متن وصیت نامه در ادامه مطلب

عباس اميري در 16 سالگي غربت مرزهاي ايران را احساس كرد

 

شهيد دانش آموز «عباس اميري» در 16 سالگي غربت مرزهاي ايران را احساس كرد و بر نداي «هل من ناصر ينصرني» امام خميني(ره) لبيك گفت.

 

شهيد دانش‌آموز «عباس اميري» در سال 1344 در خطه ولايت‌مدار استان ايلام چشم به جهان گشود.

وي در خانواده‌اي مذهبي لحظه لحظه عمرش را سپري كرد و احترام به والدين و كمك به آن‌ها را در رأس امور خود قرار مي‌داد تا اين كه احساس حراست از حريم مقدس ايران در وي اوج گرفت و درسن نوجواني به جبهه اعزام شد.

اين شهيد دانش‌آموز در آذر سال 60 در حالي كه 16 سال بيش‌تر نداشت به مقام رفيع شهادت نايل شد.

 

شهيد 15ساله با عشق به قرآن و امام (ره) عليه رژيم شاه برخاست

 

شهيد دانش‌آموز «صلاح‌الدين بصيري» با عشقي كه به قرآن كريم و امام خميني (ره) داشت عليه رژيم شاهنشاهي برخاست و در تظاهرات 5 دي 57 به شهادت رسيد.

 

شهيد دانش‌آموز «صلاح‌الدين بصيري» در 7 آبان سال 1342 در منطقه كردستان سنندج و در خانواده‌اي متوسط ديده به جهان گشود؛ تحصيلات خود را در هنرستان ادامه داد تا اينكه در سال اول دبيرستان زماني كه رژيم شاه ميهن ما را به حراج بيگانگان گذاشته بود در تظاهرات ضد رژيم حضور داشت تا اينكه در سن 15 سالگي بر اثر اصابت گلوله دژخيمان منحوس پهلوي در سال 5 دي 57 به درجه رفيع شهادت نايل آمد.

بهزاد اردلان، ناديا اسدي، حامد اميريان و سمانه شمسي دانش‌آموزاني هستند كه زندگينامه اين شهيد دانش آموز را در تاريخ روشن اسلام ثبت كرده‌اند.

 

مادر شهيد دانش‌آموز: قرآن و عكس امام(ره) همراه هميشگي پسرم بود

 

مادر شهيد دانش‌آموز «صلاح‌الدين بصيري» گفت: پسرم يك جلد قرآن كريم و عكس امام خميني (ره) را هنگام شهادت و زماني كه عازم منزل آخرت شد، به همراه داشت.

 

آمنه تشكري مادر شهيد دانش‌آموز «صلاح‌الدين بصيري» با بيان خاطر‌اتي از وي اظهار داشت: صلاح‌الدين يك شب قبل از شهادتش با خواهرش شوخي مي‌كرد و مي‌گفت «فردا شهيد مي‌شوم».

وي ادامه داد: درست همان طور كه خود آگاه بود، شد و فرداي همان روز صلاح‌الدين بر اثر اصابت گلوله نيروهاي رژيم شاه به شهادت رسيد.

مادر شهيد دانش‌آموز «صلاح‌الدين بصيري» خاطرنشان كرد: شهيد حميد محمدي از دوستان صميمي پسرم بود كه حدود 2 ماه قبل از صلاح‌الدين به شهادت رسيد؛ شهادت حميد تأثير عجيبي بر روحيه او گذاشته بود و او از فراق حميد بسيار اندوهگين بود به طوري كه صلاح‌الدين به سر مزار شهيد حميد مي‌رفت و مي‌گفت «طاقت دوري تو را ندارم من هم پيش تو خواهم آمد».

وي بيان داشت: صلاح‌الدين هميشه يك جلد قرآن كريم و عكس امام خميني (ره) در جيبش بود؛ هنگام شهادت هم همراهش بود و با همان قرآن كريم و عكس امام خميني (ره) او را دفن كرديم.

مادر شهيد دانش‌آموز «صلاح‌الدين بصيري» افزود: چند روز بعد از شهادت صلاح‌الدين، او را در خواب ديدم و به من گفت «مادر چرا ناراحتي؟ من نمرده‌ام بلكه زنده‌ام پس نگران نباش».

منبع: خبرگزاری فارس با همکاری انجمن اسلامی دانش آموزان

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 72
  • کل نظرات : 13
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 6
  • آی پی امروز : 36
  • آی پی دیروز : 20
  • بازدید امروز : 121
  • باردید دیروز : 25
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 255
  • بازدید ماه : 953
  • بازدید سال : 8,431
  • بازدید کلی : 89,136