loading...
معرفت لاله ها
منتظر امام زمان سید محمد مهدی هاشمی بازدید : 473 سه شنبه 19 فروردین 1393 نظرات (0)

متن وصیت نامه در ادامه مطلب

 

بسم الله الرحمن الرحیم

"و لنبلوکم بشي من الخوف والجوع ونقص من الاموال والانفس والاثمرات وبشرالصابرین "

"الذین اذا اصابتهم مصیبه قالوانالله و انا الیه راجعون"

والبته شما رابه سختی ها چون ترس وگرسنگی ونقصان واموال ونفوس وآفات زراعت بیازماییم وبشارت ومژده آسایش ازآن سختی های صابران است ،آنان که چون به حادثه سخت وناگواری دچار می شوند صبوری پیش گرفته وگویند ما به فرمان خدا آماده وبه سوی او رجوع خواهیم کرد.(قرآن کریم)

مناجات شهید با معبود خویش: الله                 

خدایا، خدایا، پروردگارا، معبودا، معشوقا من ضعیف و ناتوان که تحمل درد از دست دادن پاهایم را ندارم، چگونه تحمل عذاب تو را می توانم بکنم.

خدایا مرا ببخش، از گناهان من درگذر، تو کریم و رحیم هستی. خدایا ما با تو پیمان بسته بودیم که تا پایان راه برویم و بر پیمان خویش همچنان استوار ماندیم. خدایا به حضرت محمد(ص) بگو که پیروانش حماسه آفریدند، به علی (ع) بگو که شیعیانش قیامت به پا کردند و به حسین(ع) بگو که خونش در رگها هم چنان می‌جوشد، بگو از آن خونها سروها رویید، ظالمان سروها را بریدند اما باز هم سروها رویید.

خدایا من به خاطر بهشت نمی پرستم، چون این کار تجارت است. خدایا از ترس، تورا نمی پرستم، چون این کار بردگان است. تو را می پرستم چون لایق پرستش هستی.

خدایا تو می دانی که من چه می کشم پنداری که چون شمع در حال ذوب شدن هستم. من با امام خمینی(ره) میثاق بسته ام و به او وفا دارم زیرا که او به اسلام و قرآن وفادار است، زیرا اگر چنانچه باز ما را بکشند و زنده مان کنند دست از او نخواهیم کشید.

قلم توان ندارد به جلال و کرم خدا که احساسات درونیم را که عشق به خدا و پیامبر(ص) و اهل بیتش(ع) و امام روح الله نشأت می گیرد بر صفحه دفترم بنگارد و عقل و توانایی آن‌را ندارد تا پروانه مرغ دلم را تفسیر نماید.

مادرم، پدرم و برادرانم و خواهرانم و تو ای خلق خونین و همسفر دیرینه ام، حرفهایم را به خاطر بسپارید، شاید که آخرین حرفهایم باشد آری، شاید آخرین حرفهایم باشد، اما چه بهتر آنچه که به عنوان نوشته ها باقی می ماند، درد باشد و سوزش و عشق.

پدرم:

آیا از اینکه وجود پر ثمرعمرت یک شهید در مکتب الهی پرورش داده ای، افتخار نمی کنی؟ آیا از اینکه توانسته ای در مهمترین برهه از زمان و آن زمانی که اسلام عزیز مورد حملات شرق و غرب قرار گرفته است، قربانی نالایقی را اهدا کنی، خرسند نیستی؟ اگر جوابت مثبت باشد که درود خدا و رسولش(ص) بر تو باد که چه خوب اسلام را شناخته ای و از امتحان الهی سر بلند و فاتح بیرون آمده ای.

مادرم:

گرچه میدانم که خبر شهادت من برای تو سخت است. ولی باید استقامت کنی و صبور باشی که خدا صابران را دوست دارد هرگز قطره اشکی بر چهره ات مشاهده نشود و خنده پیروزی و قبول شدن در امتحان الهی بر لبانت نقش بسته و به خدای بزرگ اثبات کنی  که آنچه تقدیمش کرده ای تنها یک امانت بوده است.

برادران و خواهران متعهد:

بر صفحات تاریخ گذشتگان مسطور است. آری حسین(ع) را تنها در میدان عشق رها کردند، چه بزرگ خیانتی. آری نمی خواهم مهر خیانت بر جبینم بکوبند و داغ فراق یاران را در دل داشته باشم. امروز ملت شهید پرور صدای دل نشین هل من ناصر ینصرنی حسین زمان بلند است و هم چون نسیم بهاری وجودم را نوازش می‌دهد و اکنون که می روم و امیدی به بازگشت نیست بگذار مقصودم را اعلام کنم.

اشهد ان لا اله الا الله واشهد أن محمد رسول الله و اشهد أن علی ولی الله و ان الخمینی نائب الاامام المهدی(عج) و همچنین اعلام می دارم در این مسیر جز امیدواری به حضرت عشق و ولایت چیزی نیست وحاصل زندگانیم جز عشق به خدا چیزی نیست.

ای امت شهید پرور از خون شهداء حراست کنید، تا اینکه این اصل که توحید تشنه عشق است و عشق تشنه اخلاص و اخلاص تشنه خون است تحقق یابد. و امروز اعلام می‌کنم که خط خونین حسین (ع) هنوز هم رهرو دارد.

در پایان از کلیه دوستان، آشنایان، همکاران خود مخصوصاً‌ خانواده شهید پرور خود حلالیت می طلبم و همگی مرا ببخشید تا خدا هم مرا ببخشد.

هر کس در هر پست و مقام و لباسی که هست، احساس مسئولیت بیشتری کند تا ضربه‌ای به اسلام نخورد.

برادر کوچک شما

غلامرضا (ناصر) شاهمیرزائی بیدگلی

31 / 01 / 64

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 72
  • کل نظرات : 13
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 6
  • آی پی امروز : 40
  • آی پی دیروز : 20
  • بازدید امروز : 152
  • باردید دیروز : 25
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 286
  • بازدید ماه : 984
  • بازدید سال : 8,462
  • بازدید کلی : 89,167